Posts

از شروع تا روالش با این ادا اطوارش

مصداق

حالا بیا و اهلی نشو

برات فرق کنه

چطور بیربط کنار هم زندگی کنیم.

از دلتنگی های مدرن

ده سال بعدی شبیه هشت سال پیش

بعد از شب هفتم

بعد از شب پنجم

شروه خوانی یک

شبم تاریک، رهم باریک و دوره.

شب چهارم

چون تو پیدا آمدی پنهان شدم

شب سوم

گاهی از گلشن دیدار بنویس

اونجور که منو دیدن

صفحه ای از "دفتر وقایع روزانه ی روسی"

شب دو

شب یک

از زن بودن

راحتی زن بودن

بلبل خوش الحان

نامه ای به یکی از آن ها

نیمه ی لیوان شیشه ای دسته دار

Nothing can keep me away from this feeling

Shift deleted from my mind!

از ابراز ها

دعوا یا دلخوری اقرار یا انکار،مسئله هیچکدام نیست!

نا امیدی

از نامه ها به او

ای پودر سفید گمشده بار دگر گرفتمت بار دگر چنان مکن😅

No hero in her sky

تمام شب به راز دلتنگی فکر کن