Skip to main content

بلبل خوش الحان

حالامن که صداتو دوست دارم نمیشه ویس بفرستی بجای تایپ حتی صدای خنده ات به جای اون همه پرانتز . یه  نوشته ای شعری قصه ای بخونی . اون قصه ی مصدق رو که انقدرگوش دادم میتونم برم درمورد روابط عاطفی پنهانی و پیداییش   کنفرانس بدم.از موهای نازک خرماییش بگم و مریض احوالیش و رفتار مادرش تا روایتش از داییش و زنای ایران و وکیل شدنش و ما بقی. حالا اینبار اگه بلخره خواستی برام چیزی بخون از دوست داشتن های معمولی از فراموش کردن  ها و بخشیدن ها ،از آب و هوا بگو و درخشندگی اون دختر سیاه  و اون انیمیشنی که دوست داری.از همین چیزهای ساده و  بی اهمیت  که تنها با صدای آروم تو کلمه ها جلوه کنند.


 

Comments