ای غلط انداز

اونروز که داشتم چمدونم رو جمع و جور می کردم دوستم  به شوخی گفت :خب که لباس زیر سکسی توریاتو میاری تهران!
گفتم نه همه ی لباس زیر هام اینشکلی توری و ست اند . گفت عه چه عجیب
ماجرا گذشت .اونروز تو پرو یه لباسی پیش دوتا دوست دیگه گفتند اوه اوه  چه  لباس زیر فلانی! و من ماجرای بالا رو گفتم. بعد یکیشون گفت هشتاد درصد شورت هاش خرگوش و موش و آهو و این چیزاست .و تعریف کرد اگه اول بار بخواد دیت کنه و ممکن باشه ماجرا به تخت خواب بکشه یچیزی می پوشه که طرف فکر نکنه  از قبل اومدنش همچین چیزی تو فکرش بوده!اون یکی هم گفت همه ی لباساش ساده ست و درنهایت طرف فکری نمی کنه.
بعد من تازه متوجه این موضوع شدم که ای بابا پس من خیلی غلط انداز به نظر میام.
یبار تو اینستاگرام سال ها پیش به ماجرایی بود عکس از تو کیف که منم یه عکس فرستادم و یکی کامنت گذاشته بود که   وای واقعا چقدر فیک و برای یه عکس چه چیزایی تو کیفت گذاشتی و آخه مگه آدم تمبر تو کیفش داره!
حالااینکه اون دوران من عاشق تمبر شده بودم  و اینا واقعا تو کیفم بودن و به آدما نشونشون می دادم و حرف می زدم. و کلا کیف م معروفه بین خودمون که توش چیزای عجیب غریبه .مثلا پودر دارچین!یا وانیل . یا یسری نامه . یا از این گوی های زیبا بین لوستر و حتما کتاب شعر و این چیزا.
یا مثلا  لباس خوابی که تو کیفمه و شبا  خونه دوستام می پوشم  ساتن سفیدیه که قسمت یقه ش پروانه توری میشه و خیلی قدیمیه و واقعا اگه اینو  بعد اولین دیت بپوشم بعید نیست هر فکری کنه طرف درصورتی که  من همین امشب خونه دوستم نون هم همینو پوشیدم و مامانش هم گفت چه نازه لباست !!
همه ی اینا منم و پس خیلی غلط اندازم   و اگه یروز  شنل نامرئی بپوشم حتما چیزای عجیب غریبی در مورد خودم از آدم ها می شنوم که غالبا برداشت های اشتباهی باید باشه..مخصوصا تو دیدارهای  اول .
سر همین چیزا دلم نمی خواد از خودم توضیحی بدم تنها شناخت از گذشت زمان حاصل میشه .که خب تو این زمونه ی بی حوصلگی کسی هم صبر اینو نداره  و همه ی دیدار ها کوتاه تموم میشن و فقط من میمونم با کلی اطلاعات بیخود که طرف تو دیدار اول بمن گفته.

Comments