سر از خمار مستی

من مستیم  شب تموم میشه  بسکه می رقصم  آخر هم با حال خوب می خوابم .و برای بار اول صبح با حالت  سردرد بیدار شدم بعد تهوع بعد بقیه چیزا .اینا هیچ کدوم مهم نبود آب خوردم دوش گرفتم و چیزی که داشت منو از پا در میاورد تکرار بزرگ  اسمش بود تو سرم . نمی فهمیدم چرا  اسمش میخورد اینور اونور تو سرم  و این کلافه م میکرد.

Comments