از لذت ها

دلم تنگ شده بود برای لیست خرید نوشتن کنار هرچیز علامت و تعداد یا حتی برندشو نوشتن برای اون چرخیدنای تو فروشگاه که انگار هرچی انتخاب میکنی داری خودتو مثل یه پازل میچینی آخ از لذتش اگر ماه پیش بود شیر کامل برمیداشتم با ماست بادمجون و شکلات های تلخ و بیسکوییت های شور و کنجدی عسل دارچینی نون تست های سفید و پنیرهای کبابی و چدار و ماست میوه ای تمشکی ،بادوم زمینی های تفت داده شده و تخمه هندونه با پاستا و سس عجیبی که تا حالا نخورده باشم و کره و مربا و یه مدل ترشی و خیارشور  ولی اینسری باید برای رژیم غذایی که مشاوره م داده خرید میکردم شد شیر و ماست کم چرب و خرما و تخم مرغ نون تست سبوسدار  زیتون و پنیر ساده  و تخم مرغ بعد رفتم صیفی جات فروشی که مدتهاهم بود نرفته بودم چندتا از  هویج  های نارنجی مرطوب کج و کوله رو برداشتم .برای خرید گوجه ها سرخ تر و سفت ترها رو برمیداشتیم برام هم مهم بود که برگای سبز سرش باشن نمیدونم چرا همیشه دوست دارم اون میوه ها و صیفی هایی رو بردارم که سبزی و برگ سر شون باشه انگار خودم از درخت و بوته چیده باشم  آقاهه نمیذاشت لذت ببرم بسکه میپرسید چه کم کم و هی تعجب میکرد میگم تو یه کیسه بذار همه رو .اسفناج خواستم شوید جدا و جعفری برای سوپ جدا و کمی سبزی خوردن بدون ترب وبا ریحون بیشتر . بعد چندتا سیب زرد و لیموشیرین و نارنگی  یادم رفته بود لذتی رو که از خرید میبردم .اونروزا که زنبیل حصیری مو بر میداشتم میرفتم پیش آقای الهی از همه چی بهترا و تازه ترا رو میذاشت کاریم نداشت لیمو ترشا رو بو کنم یا از هر رنگ فلفل دلمه ای یکی بردارم ،خیارای لتحر رو از اونور مغازه برام میاورد  و دیگه لازم نبود بگم برام تو سبزی خوردن شوید بذار  با مرزه و تلخون بیشتر .تا حالا دلم برای خرید سبزی تنگ نشده بود.برگای درشت اسفناج و گل های بیشتر  بعد روز بارونی پیازچه ها. و آویزونی ریحونای بنفش که شبیه موهای دختری زیبا بود از زنبیلم بعد خریدن یه سینه و رون مرغ بعد یه بربری بعدآلو و برگشت به خونه و تازه شوق شستن و خرد کردن و چیدن و ریختن و پختن.

Comments